۱۳۸۸ مهر ۱۷, جمعه

استقبال از رهبر به روایت یک خواننده از چالوس


امروز صبح سه شنبه 14 مهر ماه به قصد خرید میوه و تره بار به بازار چالوس رفتم.




داخل مغازه میوه فروشی واقع در خیابان رادیو دریا شدم و مشغول جمع کردن میوه بودم که ناگهان دیدم سه نفر از پژو 405 وارد مغازه شدند و با عصبانیت زیاد و رفتار خشن به مغازه دار می گویند "چرا عکس به شیشه مغازه نصب نکردی؟"



صاحب مغازه گفت: "دیروز که عکسها را به مغازه ها دادند من نبودم و مغازه ام تعطیل بود".



آن سه نفر که لباس شخصی و بیسیم در دست داشتند با خشونت به مغازه دار گفتند: "دیروز نبودی امروز که هستی" وبه مغازه دار تذکر دادند و گفتند "ما می رویم و دوباره برمی گردیم چنانچه عکس را به شیشه مغازه نچسباندی برای همیشه مغازه ات تعطیل می شود".



مغازه دار که ترسیده بود به آنان گفت: "همین الان می چسبانم".



حقیقتش من هم ترسیده بودم و پس از آنکه آن سه نفر سوار ماشین خود شدند و رفتند به مغازه دار گفتم چی شده است؟ که مغازه دار در جوابم گفت "دیروز به همه مغازه های شهر عکس خامنه ای دادند و گفتند باید اجبارا به شیشه مغازه ها بچسبانید اما چون من دیروز نبودم عکس را به مغازه بغل دستی دادند تا به من بدهند اما امروز که مغازه بغل دستی، عکس را به من داد به شیشه نچسباندم که آمدند..." و همین طور که مشغول صحبت کردن با من بود عکس بزرگی از خامنه ای را به درب شیشه ای مغازه اش چسباند.



از مغازه آمدم بیرون و به اطرافم خوب نگاه می کردم؛ پشت شیشه تمامی تاکسی ها عکس خامنه ای را چسبانده بودند، به شیشه ی همه مغازه ها هم همین طور!




شاهپور کاظمی و فرزندش در مکانی نامعلوم زندانی‌اند


شاهپور کاظمی برادر دکتر زهرا رهنورد(همسر میرحسین موسوی )،چهارشنبه –پانزدهم مهرماه - پس از پنجاه روز که از آخرین تماس تلفنی اش با خانواده اش می گذشت، در یک تماس کوتاه تلفنی به مادرش خبرداد که در یک آپارتمان در تهران زندانی است. او نمی دانسته که این آپارتمان در کدام منطقه تهران واقع و تحت نظر کدام نهاد یا سازمان است.








به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، کاظمی که بیش از یکصد و سه روز از بازداشتش می گذرد تا چند هفته پیش در بند 209 اوین نگهداری می شد و اکنون مشخص نیست آپارتمانی که او به عنوان زندان فعلی اش از آن یاد کرده است ،بخشی از زندان اوین است و یا اینکه یکی از بازداشتگاههای غیرقانونی برخی از ارگانهای موازی است.او بیش از شصت روز را در سلول انفرادی بند 209 گذرانده و شدیدترین فشارها را برای انجام اعتراف های غیرواقعی تحمل کرده است.



شاهین ،فرزند ارشد شاهپور کاظمی نیز بیست و دو روز پیش توسط ماموران امنیتی بازداشت و به نقطه ای نامعلوم انتقال داده شده است.کاظمی در این تماس تلفنی به مادرش گفته که از بازداشت پسرش با خبر شده و یکبار نیز با او ملاقات کرده است . شاهین نیز همچون پدرش هیچ گونه فعالیت سیاسی و انتخاباتی نداشته و بازداشت او نیز در ادامه سیاست اعمال فشار بر میرحسین موسوی و همسرش خانم رهنورد ارزیابی می شود.



اقدام علیه امنیت ملی، رابطه با بیگانگان و حضور در خانه‌های تیمی از جمله اتهامات کاظمی است. روزنامه دولتی ایران و خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، نیز برادر همسر میرحسین موسوی را به آن‌چه که «هدایت آشوب‌های اخیر» خوانده‌اند، متهم کرده بودند . این اتهامات در حالی به او وارد شده که او هیچ گونه فعالیت سیاسی و انتخاباتی نداشته و گفته می شود بازداشت او تنها به منظور تحت فشار قرار دادن مهندس میرحسین موسوی کاندیدای معترض دهمین دوره ریاست جمهوری و همسرش زهرا رهنورد انجام شده است.



رهنورد،نویسنده و استاد دانشگاه تهران در این باره می گوید :" پرونده‌سازان بدانند با تداوم چنین مشی‌ای غضب الهی دامنگیرشان خواهد شد و ملت نیز ایشان را مطرود کرده و اعمال فشار بر مهندس موسوی و من کارگر نخواهد بود. من اعلام می‌کنم که اگر از مهندس کاظمی به زور، اقرا برگیرند یا صدها برگ بر ضد مهندس کاظمی چاپ کنند و ارائه دهند نه من و نه ملت، این‌ها را باور نخواهند کرد."



همسر میرحسین موسوی در مورد اتهامات اخلاقی و ارتباط با بیگانگان که از سوی برخی از سایت های اینترنتی وابسته به محافظه کاران به برادرش وارد شده ،نیز می گوید : "از طرح این اتهامات علیه برادرم به خدا پناه برده اما برای روشن شدن اذهان متذکر می‌شوم که مهندس کاظمی دارای سه فرزند، عروس، داماد و نوه می‌باشد و تردد وی به خارج از کشور هم به جهت معالجه بیماری خاص همسرش و هم انتقال دانش و به جهت معالجه بیماری خاص همسرش و هم انتقال دانش و فناوری‌های نوین مخابراتی به کشور بوده‌است. این امر را نیز نباید فراموش کرد که داشتن گرین کارت، فاقد عنوان مجرمانه است مگر اینکه عده‌ای بخواهند از آن برای پرونده‌سازی استفاده کنند.»



مهندس شاهپور کاظمی ، 62 ساله ، متخصص برجسته مخابراتی کشور،عضو هیات مدیره تولیدکنندگان "يو پي اس " و "اتاق بازرگانی مخابرات " و از شخصیتهای برجسته علمی در عرصه مخابرات و الکترونیک ایران است .اومدیر یکی از بزرگترین مراکز تولید علم و فناوری های مخابراتی کشوربه نام "کارخانه منابع تغذیه الکترونیک" است که بیش از 300 متخصص وکارمند و کارگر تحت نظر وی مشغول فعالیت وارائه خدمت هستند و در چند دهه گذشته هزاران تکنسین و متخصص حوزه های مخابراتی و الکترونیکی تحت نظر وی آموزش دیده اند.



شاهپور کاظمی برادر خانم رهنورد همچنین از کارآفرینان حوزه مخابرات است که در زمان جنگ ایران و عراق خدمات مخابراتی و الکترونیکی به صنایع جنگی ایران ارائه می‌داده‌ است .



شرکت‌های مخابراتی پیش از این در نامه ای به رییس قوه قضاییه با تاکید بر این‌که شاهپور کاظمی یکی از کارآفرینان بخش صنعت کشور با 34 سال سابقه خدمت است، تاکید کرده‌اند که او در مدت بازداشت از حقوق اولیه داشتن وکیل و دادرسی محروم بوده است.



انجمن صنفی سازندگان «یو.پی.اس» ايران و سنديكای صنعت مخابرات ايران هم در نامه‌‌های جداگا‌نه‌ای به از رییس دستگاه قضایی کشور خواسته بودند که حقوق و شان جایگاه علمی شاپور کاظمی حفظ شود و دستور آزادی او هرچه زودتر صادر شود.



* زهره کاظمی اسم واقعی دکتر زهرا رهنورد است. رهنورد اسم مستعاراو در پیش از انقلاب برای فعالیت های انقلابی و سیاسی اش بوده که بعد از انقلاب نیز با همین نام در جامعه شهرت پیدا کرد.




۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه

ارعاب و تهدید مادری که یک فرزندش در زیر شکنجه جانباخته و فرزند دیگرش در زندان تحت شکنجه است

خبرگزاری هرانا : خانم مهین شادپور مادر یکی از جانباختگان که فرزندش در زیر شکنجه به قتل رسیده به آگاهی شاپور احضار شده و با تهدید و فشار او را وادار کردن برگه ای را امضا نماید که فرزندش بصورت طبیعی فوت نموده است . به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی ، خانم مهین شادپور ۶۸ ساله مادر حسین توکلی برازجانی است که در زیر شکنجه در آگاهی شاپور به قتل رسیده است و فرزند دیگر او عباس توکلی برازجانی که در حال حاضر در بند ۶ زندان گوهردشت بصورت بلاتکلیف بسر می برد. روز یکشنبه گزارشها از درگیری های خونین در زندان گوهردشت خبر دادند که بر نگرانی این مادر افزوده است.




پس از افشای قتل حسین توکلی در رسانه ها و ارسال گزارش آن به سازمانهای حقوق بشری تهدیدات و فشارهای مامورین آگاهی شاپور بر این خانواده شدت یافت.مامورین آگاهی با تماسهای تلفنی ممتد ابتدا ایشان را تهدید می کردند که مسئله قتل فرزندش را نباید پیگیری کند در غیر اینصورت برای فرزند دیگرش که در زندان بسر می برد حکم اعدام صادر خواهند کرد و همچنین سایر اعضای خانواده را تهدید نمودند.. پس از تهدیدات و یک جنگ روانی که بصورت تلفنی و یا مراجعه حضوری افراد موتور سوار به منزل آنها صورت می گرفت آنها را تحت فشار قرار دادند که در قبال قتل فرزندشان سکوت کنند. تا اینکه خانم شادپور را روز چهارشنبه ۱۸ شهریور ماه به آگاهی شاپور فراخواندند. سرگرد پاسدار نریمانی همراه با ۳ نفر دیگر خانم شادپور را برای چند ساعت مورد بازجوئی و تهدید و فشار قرار دادند.



لازم به یادآوری است ۲۷ تیر ماه ۱۳۸۷ مامورین نیروی انتظامی با یورش به ۲ آپارتمان مسکونی خانواده توکلی برازجانی و شلیک به آنها خانم سودابه شادپور ۵۰ ساله از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفت.آقای عباس توکلی برازجانی و بردارش حسین توکلی برازجانی در مقابل چشمان سایر اعضاء خانواده مورد ضرب وشتم شدید قرار گرفتند و چند ساعت در منزل شخصی آنها مورد شکنجه قرار گرفتند. آقای حسین توکلی برزاجانی ۳۳ ساله در اثر شکنجه های جسمی مستمر در ۶ مردادماه ۱۳۸۷ در سلول کناری برادرش آقای عباس توکلی فوت کرد. در حال حاضر عباس توکلی برازجانی در بند ۶ زندان گوهردشت کرج در حالت بلاتکلیفی بسر می برد. آنها متهم هستند که با نیروی انتظامی درگیری داشته اند و در منزل خود سلاح نگهداری میکردند.




می دانم !بازجو از صبوری تو به تنگ آمده است

چندین بار این مطلب را نوشتم. دفعات پیشین حس جالبی از متن نگارش شده دریافت نمی کردم و در نهایت به این جا ختم شد که می خوانید :




آخرین باری که به بحث نشستیم شامگاه شنبه بیست و سوم خرداد بود که سناریو انتخابات دهم ریاست جمهوری پرده به پرده توسط کودتا گران اجرایی می شد . مردی مختصر ؛ سنجیده می گوید ، تحلیل می کند و خم به ابرو نمی آورد که انگار نه انگار شکست خورده ایم . شکست که نیرنگ و مکر ! « وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ » . ساعتی تا طلوع خورشید نمانده بود . وضو گرفته بود و برای نماز صبح آماده . قامت نمازش را می بندد . سر از سجده که گرفت نگاهی به آسمان کرد و زمزمه ای زیر لب . انگاری که از همان ساعت صبح مردم را در خیابان می دید . دمادم سحر آخرین نفر از جمع ما بود که ستاد را ترک کرد .



صبح شنبه به همراه جهانبخش خانجانی کنار پنجره ایستاده بودند و یورش نیروهای انتظامی را به مردم تاسف می خوردند و خون جگر که باور کنید نسل ما چنین نیست و این چنین نمی خواهد. ( اما چه می شد کرد بعد از آن همه ریخت و پاش به نام کسانی از کسان آزادی اعتراف گرفتند و می گیرند به کام دیگران از ما بهتران ! البته کسی چه می داند شاید هلاهل و زقبوم و زقنبوت شد .) یک هفته از آن روز کذایی گذشت . و حالا بیش از یکصد روز است که در بند است . همسر شجاعش آزاد شده و تنها دلخوشی ما شده است خبر ملاقات های دوشنبه به دوشنبه با او در زندان .



بهمن ! خوب می دانم بازجوی تو از صبوری و مناعت طبع ات به تنگ آمده است . ولی باز تحمل زندان و در بند بودن شرف دارد. نه اینکه در زندانی ، اما زندانی که تو هستی کجا و این که ما هستیم کجا . باور کن این جا در این شوره زار یأس، خارج از آنجا که توهستی حتی قلم هایمان را تبدیل به میله های سلولی برایمان کرده اند و چه دردی است که این روزها جز به نجوا نمی توان از آزادی و خون دل هایی که خورده اند گفت .



همه این ها را به بهمن احمدی امویی می گویم .نوشتن از یک معلم روزنامه نگاری آن هم در این خفقان چیزی جز درس پس دادن به استاد نیست ، نه ترسی در کار است و نه اعترافی ، نه دادگاهی ...



*همراه و همکار بهمن احمدی امویی در وب سایت خرداد نو




بعد از سیب زمینی رایگان، نوبت به چای رسید

يك منبع آگاه در وزارت جهاد كشاورزي از توزيع چاي خشك ايراني بين مردم به صورت رايگان خبر داد .




اين منبع آگاه در گفتگو با خبرنگار اقتصادي وطن(watan.ir)گفت: از آنجا كه محصول چاي از اقلام خريد تضميني است و قانون 1368 خريد تضميني مجلس شوراي اسلامي دولت را ملزم مي كند براي حمايت از كشاورزان برخي از محصولات را به صورت تضميني و بر اساس قيمت مصوب خريداري كند.

.

وي در ادامه اظهار داشت: در اين ميان چاي نيز از اين دست محصولات به شمار مي رود كه دولت از كشاورزان گيلاني و مازندراني به صورت تضميني خريداري مي كندكه با طي تشريفات قانوني به صورت مزايده به فروش مي رسد .



بيشتر اين محصول در بازار داخل مصرف مي شود و مقداري نيز در انبارها باقي مي ماند كه دولت بنا دارد تا چاي مانده در انبارها را در اختيار مردم قرار دهد و آن را توزيع كند .



البته زمان و نحوه توزيع چاي هنوز مشخص نشده است كه به محض اطلاع از آن به آگاهي مردم خواهد رسيد.



وي افزود به دليل تغيير ذائقه مردم در مصرف چاي و تمايل به مصرف چاي زود رنگ و معطر باعث شده تا تمايل به مصرف چاي ايراني كه دير رنگ است كاهش پيدا كند در صورتي كه چاي ايراني داراي خواص دارويي نيز هست و چاي كاملا سالمي است و فاقد مواد رنگ دهنده و طعم دهنده شيميايي است و زياني به سلامت انسانها وارد نمي كند .


اخبار دانشگاه‌ها- بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به مناسبت آغاز سال تحصیلی

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به مناسبت آغاز سال تحصیلی بیانیه ای صادر کرد.










به گزارش خبرنامه امیرکبیر در این بیانیه به تداوم بازداشت ضیاء نبوی یکی از دانشجویان این دانشگاه و نیز دبیر شورای دفاع از حق تحصیل اشاره شده است و هم چنین ضمن اشاره به برگزاری دادگاه های نمایشی و اعتراف گیری های دروغین، این انجمن امادگی خود را برای تشریک مساعی در زمینه نهادینه کردن اصول آزادیخواهی همراه با دیگر تشکل های دانشجوئی اعلام کرده است.



متن این بیانیه به شرح زیر است:



اوست که شکست ناپذیر است



به ياد ضیا نبوی عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل که به جرم ابراز عقیده و تلاش برای استیفای حقوق اولیه ی خود و دیگرانی که از تحصیل محروم شدند، اکنون در بند ظالمان و جاهلان است.



حوادث پس از انتخابات مسائل بسیاری را برای جامعه ی ایرانی مشخص نمود. گرگانی که در لباس میش بودند با دست خود ماهیتشان را آشکار ساختند.

ستمکاران از شدت سراسیمگی، عنان ازکف داده، ظلم خویش را با تمام وجود فریاد زدند و می زنند.



به تجمعات مسالمت آمیز مردم وحشیانه هجوم بردند و ندای آزادی خواه ملت را با گلوله پاسخ دادند تا صراحتآ اذعان دارند که پیروان راه عوامل کشتارهای خرداد 42 و57 شهریور هستند.



به بند کشیدند و شکنجه کردند و دادگاه های فرمایشی را به نمایش گذاشتند تا اعتراف کنند عدالت برایشان شعار فریبنده ای بیش نیست.

و در مقابل، آزادی خواهان، آزادگی شان را به همگان نشان دادند. مردان راستین دین که سنگینی بار امانت نهاده شده بر دوششان را می دانند، حساب خود را از پیامبران دروغین جدا نمودند و حقی که برگردن داشتند ادا کردند تا در پیشگاه باریتعالی شرمنده نباشند.



بابل و دانشگاه صنعتی نوشیروانی نیز از این قاعده مستثنی نبود. حمله ی بی رحمانه به مردمی که تنها برای مطالبه ی حقوقشان به خیابان ها آمده بودند، ایجاد جو نا امنی در دانشگاه و خوابگاه، دستگیری های هدفمند فعالین دانشجویی و بازداشت چند هفته ای آنان، تشکیل دادگاهی کاملآ صوری و فرمایشی برای یاران دربندمان و به اتهاماتی واهی و مضحک نظیر" اقدام علیه امنیت ملی" و " ارتباط با گروه های تروریستی " و در نهایت صدور احکام ظالمانه ی حبس و محرومیت از تحصیل برای این عزیزان و در این اواخر تکمیل این احکام توسط کمیته ی انضباطی دانشگاه ازجمله اقداماتی است که جهت ایجاد رعب و وحشت در فضای دانشگاه و حتی شهر انجام شده است. گرچه این مسائل نوعآ بسیار سخت و جانکاه اند اما با نگاهی کلی تر در می یابیم اتفاقات اخیر نمایش زیبایی بود که سمت و سو و ماهیت تمامی طرف های درگیر را نشان می داد و پرده ی دروغ و ریا را از هم می درید. باید اذعان داشت با تمام مصائبی که متحمل شدیم «چیزی جز زیبایی ندیدیم».



در پایان لازم به ذکر است انجمن اسلامی منتخب دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل جنبشی که به نام جنبش سبز موسوم شده است را بی شک نتیجه ی مجاهدت های طولانی مدت آزادی خواهان این مرز و بوم می داند اما به عقیده ی ما این حرکت هنوز درنیمه ی راه است و در سطح جامعه بیشتر حالت سلبی دارد تا ایجابی. گلی است که سرشته شده اما به پیمانه ی آزادی خواهی نرفته است و از این پس وظیفه ی خویش را گسترش و نهادینه کردن ارزش ها و اصول آزادی خواهانه در بستر ایجاد شده می دانیم و آماده ایم تا در این راه با تمامی تشکل های دانشجویی و مدنی مساعی مشترک داشته باشیم.



به امید فردایی بهتر برای ایران

انجمن اسلامی منتخب دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل

88/7/13